مردمِ دیده (Pupil)

گاهنوشت های زهیر از انسان ، طبیعت و محیط

مردمِ دیده (Pupil)

گاهنوشت های زهیر از انسان ، طبیعت و محیط

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رفتار شهری نماز جمعه» ثبت شده است

عوارض تداوم نگاه غیرکارشناسانه و بخشی گرا بر میراث معماری و شهرسازی نماز جمعه تهران

قریب به دو هفته پیش مطلبی در سایت الف تحت عنوان "عوارض تداوم اقامه نمازجمعه در دانشگاه تهران " منتشر گردید که مرا بر آن داشت تا مطلبی را که بنا داشتم برای جامعه معماران و شهرسازان بنگارم را زودتر از موعد به برای مخاطبان بیشتری اماده کنم. نماینده اسبق محترم استان مرکزی جناب اقای سید حسین شریفی با بیان خاطره ای از مشاهده  صحنه ای پرداختند که در آن خانمی به دلیل پارک اتومبیل های احتمالا نمازگزاران به صورت دوبله ساعتها به همراه فرزندش در نزدیک پارک لاله گرفتار شده بود. این نماینده اسبق محترم با مشاهده این اتفاق و احتمالا زمینه های دیگری به این تصمیم می رسند که بدون شک هزینه های برگزاری نمازجمعه در دانشگاه تهران تا بدانجا بالارفته که هر چه زودتر باید اسباب انتقال آن به مصلی را فراهم نمود. ایشان در انتها با آوردن فرازی از نامه اشان به رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه ضمن انتقاد از هزینه های میلیاردی در مصلی تهران سفارش پروژه های تحقیقاتی و پژوهشی را با عنوان «آسیب‌شناسی ادامه برگزاری نماز جمعه تهران در دانشگاه» با عنایت به ابعاد اجتماعی(ساکنین اطراف دانشگاه، نمازگزاران، عابرین غیرنمازگزار، مسائل بهداشتی و...) توصیه نموده اند تا روشن شود هزینه ادامه این وضعیت بسیار فراتر از منافع مورد نظر آن خواهد بود!

 

نگارنده به عنوان دانش آموخته ای تحصیلات تکمیلی در حوزه معماری و طراحی محیط شهری مایل بودم درخواست ایشان پیرامون نگاه تخصصی به موضوع را ستوده در مقام بیان نظرگاهی به این موضوع بسیار مهم برآیم.

متاسفانه تاریخ معماری مملو از تصمیمات کلان شهری و محیطی است که توسط سیاست ورزان کم اطلاع از این حوزه گرفته شده است  و لاجرم حیات شهروندان را دچار تغییرات جدی نموده است. در همین دوران اخیر نیز نگاهی به طراحی ساختمان مجلس شورای اسلامی، مسکن مهر، ... نشان دهنده غلبه نگاه سیاسی بر نگاه کارشناسانه است که متاسفانه حتی علیرغم نیت خیرخواهانه سیاست مداران می تواند اسباب هزینه های مادی و معنوی فراوانی گردد. به نظر نگارنده نگاه به موضوع مکانیت نماز جمعه تهران نیز از این دست است. پرداختن به بنای عظیم مصلی تهران چه در بعد برنامه ریزی و چه در بعد اجرا البته مجال مفصل دیگری را می طلبد که اکنون محل توجه این نوشته نیست گرچه به باور نگارنده، مصلای تهران یک خطای استراتژیک فاحش در حوزه معماری شهرسازی تهران است اما سوال اساسی این است که با فرض قبول نامناسب بودن آن ایا باید برای جبران خطایی ، اشتباه دیگری را مرتکب شد.

نگارنده هنگامی که در جریان یکی از درسهای گروه دکتری در کلاسی که استادی میهمان از دانشگاه جرج تاون به همراه دانشجویانی از کشورهای مختلف آسیا، اروپا و امریکا، به تشریح پدیده نمازجمعه، رفتار شناسی شهری آن و قابلیت های محیطی، اجتماعی و روانشناختی فضای پرداخت، با تعجب و البته تمجید بسیاری از مخاطبان مواجه شد، که برخی از آنها حتی از کشورهای اسلامی گمان می کردندکه تنها این شآن مکان نماز است که رفتار نماز را شکل می دهد در حالیکه در نماز جمعه به طور عام و خصوصا نماز جمعه تهران این مجموعه رفتارهای مرتبط با  نماز جمعه است که فضای شهری دیگری را با تمام ملحقات جامعه شناسی شهری آن می آفریند.

فضای شهری که از میانه بلوار کشاورز تا خیابان انقلاب و از خیابان کارگر تا هر آنجا که حضور انسانی اقتضا کند به هدف نمازجمعه ساماندهی می گردد فضایی که است که تمام موجودیت خویش را از حضور مردم می گیرد. تنها در همین ساعات است که می توان خیابان، فضای سبز، فضای دانشگاه، محوطه مسکونی و تجاری اطراف را در مقیاسی و ضرب آهنگی انسانی تجربه کرد. تجربه جوی های آب با درختان کهن خیابان قدس و وصال و بلوار کشاورز کجا و  گذر سریع و پراز آلودگیهای صوتی و بصری ایام هفته ...

کجا می توان یافت که تمام ناهمگونی های بافت شهری با حضور منظم و صف های مرتب مردم تبدیل به فضایی پر از قاعده و نظم با آن همه تنوع و چیدمان گردد. فضای کم و بیش بسته ی دانشگاه تهران و بافت اطراف آن تنها جمعه هاست که به فضایی یکپارچه تبدیل می گردد. تنها در همین جمعه هاست که می توان در میانه خیابانی که در سلطه ماشین های تندروی زندگی شتابان امروزی است ساعتی نشست و بر کف همان خیابان قرار گرفت و اندیشید و تجربه ای متفاوت از بودن در شهر را بدست آورد.

        

امروز در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، پس از گذار از دوران ماشین محوری و تک کاربره بودن فضاهای شهری، به شدت به دنبال غلبه پیاده بر سواره ولو به مدت چند ساعت در ایام هفته می باشند و از آن به عنوان پیاده محور سازی شهرها یاد می کنند (1) که از ژاپن تا اروپا و امریکا در حال رخ دادن است. بسیاری از طراحان محیطی صحبت از قابلیت افزایی فضاهای شهری در ایام مختلف روز، هفته و ماه دارند و آن را یکی از ویژگیهای اساسی بافت های شهری سرزنده می دانند(2).

مع الاسف با چنین ودیعه ارزشمندی و دارایی محیطی کم نظیری، متاسفانه مواجه با نگاه هایی هستیم که این همه میراث معنوی را در نماز جمعه تهران کم اهمیت یافته به سبب بروز برخی عوارض، اصل مساله را می خواهند پاک کنند. براستی حتما باید منتظر باشیم تا دیگران در غرب در منفعت چنین داشته های فرهنگ شهری، کتاب و مقاله بنگارند تا سالها بعد ما به خود آییم و بنازیم که در گذشته های دور ما نیز واجد چنین میراثی بوده ایم که اکنون نیستیم!

در شهرهای مبتنی بر نگاه دینی، علی الخصوص شهرهای اسلامی فضاهای مذهبی با کارکردهای سیال خویش، همواره آمیخته با فضاهای علم اندوزی و دانش، تجارت و کسب و کار، زندگی و امور جاریه قرار می گرفتند این امیختگی بود که نشان می داد وجه مادی زندگی، تامین معاش و کسب و کار و علم اندوزی از وجه دینی آن جدا نیست. بر همین سیاق جداکردن مسجد جامع و بازار و میدان و مدرسه در یزد و اصفهان و شیراز از یکدیگر ممکن نیست.  این وجه از اسلامی بودن معماری و شهر نسبت به تعداد گنبد و مناره و اشکال فرم های معماری تاریخی اسلامی نظیر طاق و تویزه،  ای بسا بسیار عمیق تر و پایدارتر و اساسی تر هستند. براستی انسان در می ماند که ارتفاع دقیق 72 متری ایوان اصلی و دهانه 110 متری آن و یا مناره 63 متری در مصلای جدید تهران براستی قرار است توسط کدام مخاطب ادراک بشود که سپس بتواند اسباب کشف معانی رمزی آنان شود.

دست اندرکاران نمازجمعه تهران باید این نکته را بدانند که خواسته یا ناخواسته از تصویب سال 1361 برای تغییر مکان نمازجمعه تهران 31 سال گذشته است و در تمام این سالها بوده اند کودکانی که با رفتن به پارک لاله، بازی در میانه بلوار کشاورز و جستجو و کاووش گری در میان هزاران فضای ریز و درشت منظر دانشگاه تهران و اطراف آن به بهانه نماز جمعه با آن محیط هزاران خاطره دارند. اینها به جز خاطرات انباشته ای از امامت آیت الله طالقانی، تا مقام معظم رهبری است که در خاطر بسیاری از بزرگسالان باقی است و حالا شاید ندانند که در کجای عباس آباد باید به دنبال این همه خاطره و قابلیت محیطی بگردند. این در حالیست که بخش عمده ای از ساختمانهای مسکونی همجوار با دانشگاه تهران نیز توسط دانشگاه خریداری و یا در حال تملک شدن هستند و این خودبخود بخشی از مسایل ترافیکی همسایگان نزدیک را برطرف می کند گرچه می بایست حتما به مطالبات این دسته از همشهریان که در مجاورت این رخداد فرهنگی هستند توجه ویژه داشت.  

متولیان برگزاری نماز جمعه و شهرداری تهران باید بدانند که مشکل ترافیک، نامناسبت فضای پارکینگ ها، دشواری حمل و نقل عمومی، بهداشت و مسایل اقلیمی را تا اندازه ای می توان با راه حل های معمارانه و شهرسازانه تخفیف داد. ایشان باید به یاد داشته باشند که جابجایی مکان نمازجمعه کنونی جراحی تمام خاطرات انقلاب از کارگر و کشاورز تا انقلاب و طالقانی است. دریغ که امروزه برای طراحی آب نمایی در شهری تاریخی در اروپا چندین مسابقه بین المللی برگزار می شود اما متاسفانه درباره چنین میراث ارزشمندی که بخشی از تاریخ رفتاری و کالبدی و میراث معنوی انقلاب اسلامی است تمهیدی اندیشیده نشده و  زمینه ای فراهم نیامده تا از ظرفیت صاحبان ذوق و هنر و فن در حوزه معماری و شهرسازی استفاده گردد. ای بسا اگر همان نیاز اولیه پوشش اقلیمی نیز در اوایل انقلاب نبود امروز شاهد یکی از معدود سازه های وسیع فضاکار بر روی صحن اصلی نمازجمعه نبودیم. همچنین باید دانست که حضور خیل عظیم مردم خود اسباب رونق اقتصادی بسیاری از فضاهای تجاری در محدوده میدان انقلاب تا ولیعصر می باشد. براستی از این نماینده اسبق محترم باید پرسید اگر فردایی در خیابان خرمشهر مواجه با صحنه ای مشابه آنچه در  نزدیکی پارک لاله دیده اند بشوند ، به تکاپوی تغییر مکان مصلی تهران خواهند افتاد!

در کتاب" شهر بنیاد گرا" پرفسور نزار السیّاد استاد مصری معماری دانشگاه برکلی کالیفرنیا و رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه آن دانشگاه، با ذکر خاطره ای از نماز جمعه قاهره و دشواری حرکت وی در شهر ، تلاش می کند به طور ضمنی حضور دین در زندگی شهری را مذمت کند و آن را اسباب دشواری برای دیگران معرفی نماید و با طرح برخی عوارض رخدادی به این عظمت- به سبب مدیریت نادرست شهری- از آن به نوعی دیکتاتوری محیطی یاد کند. این در حالی است که اگر همین امکان مثلا در هاید پارک لندن یا سنترال پارک نیوریورک رخ بدهد نماد دموکراسی شهری است.  متاسفانه مواجهه فعلی برخی مسئولین فعلی و سابق با نمازجمعه تهران نیز از این دست است.

نمازجمعه تهران یعنی در قلب شهر، آنجا که صدای خطیب و موذن را شنیدی در همان وسط خیابان آهنگ سراسیمه زندگی شهری را نگه داری  و بر آسفالت و جدول زمختش با همان شیب ملایمش با همان صدای آبش، با همان سایبان درختانش، تکه سنگی از گوشه جوی برداری و میهمان قدری از سجاده ی با صفای کسی بگردی که بعد از نماز با او آشنا خواهی شد به همین سادگی... و شاید این همان سادگی ای بود که معمار کبیر انقلاب می خواست...   

 

زهیر متکی

دانشجوی دکتری معماری و طراحی محیط

 

(1) . Walkability عنوان بسیاری از پژوهش های مرتبط با طراحی شهری است که در آن عمده توجه به امکان حضور انسانی در ضرب آهنگ پیاده روی متمرکز است.

(2). Vital and convivial urban space

  • زهیر