مردمِ دیده (Pupil)

گاهنوشت های زهیر از انسان ، طبیعت و محیط

مردمِ دیده (Pupil)

گاهنوشت های زهیر از انسان ، طبیعت و محیط

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نومسلمانان امریکایی» ثبت شده است

در باب یزدان شناسی یکدلانه ما ایرانیان !

در یکی از سایتها مطلبی دیدم با عنوان "تشرف خواننده آمریکایی به اسلام" خلاصه مطلب را خواندم. جدا از اینکه خبر مربوط به حدود 8 ماه پیش بود و انسان متعجب می شود که چگونه این سایت های خبری اخبار خارجی را اینقدر با اختلال زمانی پوشش می دهند ماجرای جالبی به نظرم رسید . مسلمان‌شدن «کریستین نیکول ریچی »(ام سی راوتر)، خواننده زن رپ آمریکایی که گویا شهرتی نیز در خرده سبکی در موسیقی رپ داشته و البته بیش از آن به انجام اعمال بعضا افراطی در خصوص روابط جنسی و نوشیدن مشروب شهره بود به اسلام گروید. ماجرا اینقدر جالب بود که برنامه روانشناسی دکتر فیل که شاید معروفترین شوی مشاوره خانواده در امریکا باشد برنامه ای به آن اختصاص داد. در این برنامه مادر کریستی علاوه بر اشک های فراوان از تغییر نام دخترش به «عابده»،  و اینکه دخترش از همه آنچه که هویت امریکایی وی را می ساخته تبری می جوید اظهار نارضایتی کرد. وی حتی تاکنون حاضرنشده با دختر مسلمان‌شده خود سخن بگوید و از احتمال پیوستن دخترش به گروه‌های تروریستی ابراز نگرانی کرد! 

تصویر کریستی قبل و بعد از مسلمانی ...

لینک برنامه در یوتیوب

آنچه جالب بود سمپات و عشق عجیب و غریب این خانم به کشور عربستان سعودی بود تا آنجا که لوگوی من عاشق عربستانم را بر صندوق عقب اتومبیلش نصب کرده بود و تمام اتاقش را با پرچم آنجا پوشانیده بود. کریستی البته پیش از این تجربه متفاوت فرهنگی دیگری را در هلند داشت. کاری به عمق دلبستگی و یا احیانا اصالت آن ندارم اما با خود اندیشیدم چطور اینچنین تعلقی ایجاد می شود... و چرا ما ایرانیان در این باب اینقدر ناتوانیم ... می دانم که بسیاری از مسلمانان خارجی که البته شیعه شده اند و یا احیانا به ایران علقه دارند نیز وجود دارند ...من هم کتاب آنگاه که هدایت شدم را خوانده ام اما اینها معنیش سنگینی کفه ما نیست ... نمی دانم در آداب باور مندی ما چه گیر و گوری هست که جذاب نیست ! طرف می داند که به کشوری می رود حتی زنانش اجازه رانندگی ندارند اما آنچنان برایش این وصال متعالی ترسیم شده است که کانه زندگی در عربستان سعودی خانه لیلاست و او مجنون !

یادم آمد زمانی که دوست تازه مسلمان ژاپنی ای را در میان دوستان خویش داشتیم گروهی به وی می گفتند به ایران برو چون آزادی هست و گروهی می گفتند نرو چون امن نیست و مزاحمت و فشار و ... هست و ازادی نیست !!!

حسابی غبطه خوردم ... گفتم این حال گرفته خویش را در ویدئوی دیگری از خانم تازه مسلمان شده دیگری به نام جیمی  که وی نیز اتفاقا از یک پیش زمینه عجیب و غریب دیگر یعنی از مدلینگ مجله پلی بوی به دین اسلام مشرف شده اند جستجو کنیم که یه قدری عربستان خونمون فروکش کنه !!!

لینک ویدئوی دوم

طبیعتا در تمام این نوکیشی ها آنچه جذاب ترین بخش آن است حداقل برای من دلایل و زمینه های گرویدن به دین جدید است ... جیمی می گوید که مسیحی زاده ای بوده  که تا سن 31 سالگی انتظارش از احساس دلپذیری از معبود را نیافته بود . بالخره در دقیقه 3:17 فیلم جیمی می گوید داستان تشرفش به اسلام به این سبب بود که وی شوهر ایرانی ای داشت ... در این لحظه بود که احساس غرور ملی و هویت ایرانی اسلامی و خلاصه از کوروش تا ذوالقرنین در اندرونمان به قلیان در آمد و یاد شعر حکیم توس افتادیم که :

ندانی که ایران نشست منست
جهان سر به سر زیر دست ِ منست

در چنین اوج اکستازی از احساس عزت نفس متعالی بودم که ... جیمی ادامه داد:

"شوهرم هم یک مسیحیی مذهبی بسیار معتقد (البته غلیظ احتمالن منظورشون بوده ) بود که به لحاظ روانی و هیجانی مرا مورد آزار و اذیت قرار می داد و در خانه محبوس می کرد. من او را ترک کردم تا بفهمم در دنیا چه خبر است" و به سوی حقیقت بشتابم !!!

حتما می توانید احساس مرا تصور کنید ... نمی دونم چرا یه دفعه یاد گرگ صحرایی کارتون میک میک افتادم ...عجب همذات پنداری به موقعی !!!

حالا چندتا سوال فلسفی برام پیش اومده ...

آیا ما ایرانیان اساسا زیادی متعصبیم ؟ باید شل تر بگیریم ؟

ایا ما زیادی لیبرالیم و این نشان دهنده تکثرگرایی جامعه ماست ؟ باید سفت تر بگیریم ؟

آیا ما زیادی معتدلیم ؟

یا کلا زیادی (چندتا فاصله) هستیم ؟

از اونجاییکه فلسفه خیلی جوابهای روشنی نداره و البته با خوی حکیمانه ایرانی هم شاید کمتر سازگار باشه باز هم دل به  شعر حکیم توس خوش کردیم که

هنر نزد ایرانیان است و بـــس
ندادند شـیر ژیان را بکــس

همه یکدلانند یـزدان شناس !!!
بـه نیکـی ندارنـد از بـد هـراس

  • زهیر